اخلاقی تربیتی |
بین 30 تا 50 درصد قتلهای اتفاق افتاده در ایران مربوط به نزاعها خصوصاً مشاجرات خیابانی است. بسیاری از پروندههای موجود در قوه قضائیه به نحوی با درگیریهای ناشی از عصبانیت در ارتباط است، جرائمی مثل ضرب و جرح، تهدید یا توهین که بیشک بسیاری از این موارد در صورت توجه به یک نکته دینی مهم میتوانست اتفاق نیفتد. خود ما نیز معمولاً هر روز در خیابانهای شهر با مشاجرات بوقی روبرو میشویم؛ مشاجراتی که علت آنها فقط یک بوق است، نه بیشتر!!!
امیر المؤمنین , میفرمایند: «خشم نوعی دیوانگی است.» «شدت خشم، شیوه سخن گفتن را تغییر میدهد و ریشه برهان و دلیل را قطع میکند و فهم را از هم میگسلد.» با وجود چنین ویژگیهایی از خشم، نباید تعجب کنیم وقتی میشنویم:
«بر اساس آمارهای پزشکی قانونی کشور روزانه یک هزار و 600 پرونده نزاع منجر به جرح در این سازمان تشکیل میشود. در ایران هر دقیقه یک درگیری اتفاق میافتد که منجر به جرح میشود! آمارهای پزشکیقانونی میگوید تنها در سال گذشته 590 هزار شهروند به دلیل ضرب و جرح در نزاع راهی پزشکیقانونی شدند. این آمار غیر از مشاجراتی است که منجر به ضرب و جرح نشده یا منجر به جرح شده، اما به پزشکی قانونی مراجعه نکردهاند.»
عوامل بروز خشم
به راستی! چه عواملی باعث میشود مردم خیلی زود به خاطر یک چیز بیارزش و کماهمیت خشمگین شوند؟ دانستن این عوامل میتواند به عنوان یک عامل بازدارنده به ما کمک کند.
مهمترین عوامل بروز خشم عبارتند از:
· حب نفس: حب نفس باعث ایجاد جاهطلبی، حب مال، قدرتطلبی و... میشود که همه اینها نوعی اسباب خشمگین شدن هستند، زیرا چنین محبتهایی باعث میشود به این امور اهمیت داده شود و شخص در مقابل مختصر مزاحمتی تاب و توان خود را از دست دهد.
· جهل و نادانی: بعضی از مردم اظهار خشم و کوتاه نیامدن در برابر موضوعت کماهمیت را کمال تلقی میکنند و آن را شجاعت و شهامت و بزرگی میدانند و اگر کسی در مشاجرهای کوتاه آمد، او را ضعیف و بیغیرت میدانند. این تفکر غلط که نوعی جهل است باعث میشود خشم به عنوان یک حسن در جامعه گسترش یابد.
· قضاوت عجولانه: در اثر شنیدن برخی اخبار که صحت و سقم آن برای شخص هنوز روشن نشده، خصوصاً با توجه به این که افراد خبرچین و افرادی که قصد به هم زدن رابطه دیگران را دارند، در جامعه کم نیستند.
· تکبر و عجب: فرد متکبر و خودپسند پرتوقع است و مایل است دیگران امتیازات خاصی به او بدهند، در غیر این صورت خشمگین میشود.
· مزاح و مسخرگی، سرزنش و مجادله ، مباهات نیز از دیگر اسباب غضب هستند که با بودن آنها، آدمی از زندان غضب خلاصی نمییابد.
آثار و پیامدهای خشم
پیامدهای خشم و عدم گذشت بر هیچ یک از ما پوشیده نیست. خشم زمینه را برای تسلط شیطان بر انسان فراهم میکند. اساساً فرد خشمگینی که قادر به کنترل خشم خود نیست و نمی تواند در آن لحظه تصمیمات مثبت بگیرد و وجودش را آتش کینه و انتقام پر کرده ، در آن لحظه وجودش بستری مناسب برای بهره برداری شیطان است و شیطان می تواند به راحتی او را گمراه کرده و از همین راه به اهداف شوم خود دست یابد. امام باقر, میفرماید: غضب، آتش پارهای است از شیطان که در باطن فرزند آدم است و چون کسی از شما عصبانی شد چشمهای او سرخ می شود و باد به رگ های او می افتد و شیطان در وجودش داخل می شود.
علاوه بر این انسان درحال عصبانیت از ادب و حیا و عفت فاصله میگیرد. احترام بزرگان و اطرافیان را نمی تواند نگهدارد. پرده حیا و عفت را میدرد و در نتیجه سخنانی بر زبانش جاری میشود که در حالت عادی از گفتن و حتی شنیدن آن خجالت میکشد. دست به کارهایی میزند که هرگز با اخلاق و انسانیت همخوانی ندارد.
راهکارهای مقابله با خشم
چنین آثار و پیامدهایی مسئولان کشور خصوصاً روانشناسان را بر آن داشته که به فکر آموزش مردم در زمینه «مدیریت بحران» بیفتند. به نظر میرسد آموزش آموزهها و تعالیم دینی به مردم بهترین راه درمان این بیماری اجتماعی است. چنین پدیدهای آنچنان در نظر قرآن مهم است که در آیه 134 سوره آلعمران فرو خوردن خشم و گذشت را به عنوان دو ویژگی شاخص متقین مطرح کرده و صاحبان این دو ویژگی را به آمرزش الهی و بهشتی وسیع بشارت داده است. روایات نیز مسلمانان را به شدت به فروخوردن خشم تشویق میکند. برای نمونه پیامبر اکرم2 میفرمایند: آیا شما را از زورمندترین افراد خبر دهم؟ کسی که در هنگام خشم خویشتندار است. همچنین ایشان فرمودند: هر که خشمی را فرو خورَد، خداوند درون او را از ایمان پر کند. امام صادق, نیز میفرمایند: محبوبترین جرعه نزد خدای عز و جل که بنده آن را مینوشد، جرعه خشمی است که در دلش به گردش در میآید و آن را با صبر یا بردباری فرو میبرد.
اساتید اخلاق و روانشناسان راهکارهایی را برای مقابله با این پدیده شوم مطرح کردهاند که بعضی از آنها عبارتند از:
· این سؤال را از خود بپرسید: «آیا این موضوع ده روز دیگر یا حتی یک روز دیگر هم برایم مهم است؟» به این وسیله میتوانید مسئله را از دیدگاهی آرامتر بنگرید.
· از خود بپرسید: «بدترین نتیجه مسئلهای که من به خاطر آن عصبانی شدهام، چیست؟» اگر کسی در نانوایی از شما سبقت گرفت، سپری کردن سه دقیقه بیشتر، مسئلهای آنچنان مهم نیست.
· تصور کنید که خود شما نیز همان کار (کاری که موجب عصبانیتان شده است) را انجام میدهید. با خود رو راست باشید. قبول کنید که گاهی اوقات شما نیز جلوی یک راننده دیگر درمیآئید... بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی میشوید؟
· از خود بپرسید: «آیا طرف مقابل این کار را بهطور عمدی نسبت به من انجام داده است؟» در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد که این مسئله فقط در اثر بیدقتی و تعجیل رخ داده و کسی نمیخواسته شما را ناراحت کرده و بیازارد.
· سعی کنید قبل از گفتن هر کلامی اگر ایستادهاید، بیدرنگ بنشینید و اگر نشستهاید، بایستید و یا قدم بزنید، نفس عمیق بکشید، چند صلوات بفرستید یا دائم ذکر استعاذه را تکرار کنید.
· در آن حالت به سیره انبیا، اولیا و صلحا، که خود را پیرو آنان می دانید، توجه کنید و در مورد آیات و احادیثی که غضب بی جا را مذمت کرده اند فکر کرده و از عواقبش بر حذر باشید
· با آب سرد وضو بگیرید و یا غسل نمایید.
· زمینه ها و بسترهای افزایش خشم را از میان بردارید؛ مانند گرسنگی، تشنگی، خستگی، بی خوابی.
سیره معصومین
مطالعه سیره معصومان در مواقع خشم میتواند بسیار آموزنده باشد. برای نمونه: روزی یکی از بستگان امام سجاد, در حضور جمعی، بر سر موضوعی به امام سجاد, سخنان نامناسب گفت . حضرت سکوت کرد، سپس آن شخص رفت. امام سجاد, به حاضران فرمود: آنچه را این مرد گفت ، شنیدید، و من دوست دارم که همراه من بیایید و نزد او برویم ، تا جواب او را بدهم و شما بشنوید.
حاضران ، موافقت کردند. امام سجاد, با آنها رهسپار شدند، در راه مکرر می فرمود و الکاظمین الغیظ (از صفات پرهیزکاران فرو بردن خشم است) (آل عمران 134).
حاضران فهمیدند که آن حضرت ، پاسخ درشت به او نخواهد داد، همچنان با آن حضرت حرکت کردند تا به منزل آن مرد بدگو رسیدند. او را صدا زدند. وقتی از خانه خارج شد، امام , به او فرمود: ای برادر! اگر آنچه به من نسبت دادی در من هست، از درگاه خدا، طلب آمرزش میکنم، و اگر در من نیست، از خدا می خواهم که تو را ببخشد.
آن مرد، سخت تحت تأثیر بزرگواری امام, قرار گرفت و به پیش آمد و بین دو چشم امام را بوسید و گفت: من سخنی به تو گفتم که در تو نبود، ومن سزاوار به آن سخن هستم. به این ترتیب امام سجاد,درس بردباری و حفظ رابطه خویشاوندی و کنترل خشم را به یاران خود آموخت.
همچنین نقل شده کنیز ایشان روى سر وی آب مى ریخت . ناگهان ظرف آب از دستش رها شد و به سر حضرت اصابت نمود و آن را شکافت و خون جاری شد. حضرت سر بلند کرد و به وى نگریست. کنیز این قسمت از آیه را خواند: «والکاظمین الغیظ». حضرت فرمود: خشمم را فرو نشاندم. سپس قسمت دیگر آیه: «والعافین عن الناس» را خواند. حضرت فرمود: تو را بخشیدم.
[ دوشنبه 95/2/6 ] [ 9:20 عصر ] [ آقایی ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |