اخلاقی تربیتی |
"وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْتُرُواْ وَ کَانَ بَینَ ذَلِکَ قَوَامًا#(فرقان:67) و [عبادالرحمن] کسانى [هستند] که چون خرج مىکنند اسراف نمیکنند و بخل نمیورزند و میان این دو معتدل هستند.
شاید برای خیلی از ما عجیب باشد که بدانیم در قرآن آیهای در مورد «چگونه خرج کردن» وجود دارد و شاید عجیبتر باشد این که بدانیم این آیه در فضیلت عباد الرحمن یا بندگان شایسته خدا نازل شده است. خدای متعال در آیه 67 از سوره مبارکه فرقان پس از ذکر بعضی ویژگیهای عباد الرحمن میفرماید: آنها کسانی هستند که وقتی خرج میکنند، نه زیادهروی میکنند و نه بخل میورزند، بلکه بین این دو راه اعتدال را در پیش میگیرند. امام صادق , در تبیین این آیه، مقدارى سنگریزه از زمین برداشت و مشت خود را بست و فرمود: این اقتار (سختگیرى و بخل ورزیدن) است، سپس مشت دیگرى برداشت و دست خود را چنان گشود که همهى سنگریزهها به زمین ریخت، آن گاه فرمود: این اسراف است. بار سوّم مشت دیگرى برداشت و دست خود را کمى باز کرد به طورى که مقدارى از سنگریزهها ریخت و مقدارى در دستش باقى ماند، سپس فرمود: این، قَوام و اعتدال و حد وسط است. همچنین از ایشان نقل شده: «چهار کس هستند که هیچ دعایى از ایشان مستجاب نمىشود: یکى مردى که در خانهاش نشسته، مىگوید:بار خدایا! مرا روزى ده! به او گفته مىشود: آیا تو را امر نکردم [که با کار و تلاش] به دنبال روزی باشی؟... و سوم، مردى که مال داشته و آن را تباه نموده، بعد از آن مىگوید که: بار خدایا! مرا روزى ده! به او گفته مىشود: آیا تو را امر به میانهروی نکردم؟ آیا تو را امر به اصلاح نکردم؟ سپس حضرت این آیه را خواند که: "وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً#؛ «بندگان خداوند رحمن آنانند که چون مال را خرج کنند، اسراف نمیکنند و تنگگیرى نمینمایند.» چگونه خرج کردن یکی از مهمترین و مشکل ترین مسائلی است که هر شخص در هر ساعت از زندگی خود با آن مواجه است. اما در عین حال اکثر مردم معیار و ملاکی برای خرج کردن خود ندارند و گاهی بیدلیل خرج میکنند و گاه بیدلیل از خرج کردن خودداری میکنند. در صورتی که با مراجعه به روایات میتوان در مسیر اعتدال گام نهاد و خود را به صفات عباد الرحمن مزین کرد. نهی از اسراف و زیادهروی در هزینه کردناز امام صادق, نقل است: اسراف این است که لباس پاکیزه و آبرومند (که باید در بیرون از خانه بپوشی) را در خانه یا جائی که لازم نیست بپوشی یا آنچه در ظرف غذا یا آب زیاد می آید را دور بریزی یا اینکه خرما را بخوری و هسته اش را دور بیندازی. حضرت صادق , فرمود: اسراف نورزید که خداوند مسرفین را دوست ندارد. خیال مىکنى وقتی خداوند از فضل خویش به کسى به عنوان امانت مالى مىدهد، باید او اسبى به ده هزار درهم بخرد با اینکه اسب بیست درهمى هم او را کفایت مىنماید یا کنیزى به هزار دینار خریدارى کند و حال اینکه کنیز بیست دینارى او را کافى است؟ روزی هارون الرشید برای سرکشی به بعضی از ساختمان های جدید خود رفت ، در کنار یکی از قصرها بهلول را دید و از او درخواست کرد که سخنی را به دیوار قصر به یادگار بنویسد. بهلول تکه ای از ذغال را برداشت ونوشت: «رفع الطین علی الطین و وضع الدین» یعنی گل روی هم انباشته شده است اما دین خدا خوار گشته است. بعد خطاب به هارون گفت: اگر این کاخ را از پول حلال ساختهای اسراف نمودی وخداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد و چنانچه از مال مردم باشد به آنها ستم کردهای وخداوند ستمکاران را دوست ندارد. نهی از اقتار و تنگ گرفتن در هزینه کردنیکی از کوته نظری های رایج در جامعه امروز ما این است که برخی از مردم گمان میکنند اگر کسی مؤمن واقعی باشد، نباید از زینتهای دنیا استفاده کند. باید لباس های ارزان قیمت بپوشد، در خانهای محقر زندگی کند و اتومبیلی ساده و ارزان سوار شود. اگر کسی خصوصا در لباس روحانیت سوار اتومبیلی گران قیمت شود به او اعتماد نمیکنند و او را انسان خدایی نمی دانند! قرآن کریم با این عقیده به مخالفت پرداخته و استفاده از زینت های دنیا را خلاف زهد نمیداند. در آیه 32 از سوره اعراف می فرماید: اى پیامبر! بگو چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگانش آفریده و همچنین مواهب و روزىهاى پاکیزه را تحریم کرده است؟ بگو این نعمتها و موهبتها براى افراد باایمان در این زندگى دنیا آفریده شده، اگر چه دیگران نیز بدون داشتن شایستگى آنها را غصب کرده و از آن استفاده مىکنند، ولى در روز قیامت و زندگى عالیتر که صفوف کاملا از هم مشخص مىشوند، اینها همه در اختیار افراد با ایمان و درستکار قرار مىگیرد، و دیگران به کلى از آن محروم مىشوند. یکى از زاهدان ریایى به نام عباد بن کثیر با امام صادق , روبرو شد، در حالى که امام لباس نسبتا زیبایى بر تن داشت، به امام گفت: تو از خاندان نبوتى، و پدرت على , لباس بسیار ساده مىپوشید، چرا چنین لباس جالبى بر تن توست؟ آیا بهتر نبود که لباسى کم اهمیتتر از این مىپوشیدى، امام فرمود: واى بر تو اى عباد!، مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ: چه کسى زینتهایى که خداوند براى بندگانش آفریده و روزیهاى پاکیزه را حرام کرده است؟ خدای متعال هنگامی که نعمتی را به بنده ای عطا میکند دوست دارد او را در آن نعمت ببیند و در این امر اشکالی وجود ندارد. همچنین از ایشان پرسیدند: آیا مؤمن میتواند ده پیراهن داشته باشد؟ فرمودند: آری! پرسیدند: بیست پیراهن چطور؟ فرمودند: آری! اینها اسراف نیست، اسراف آن است که لباس بیرونت و مهمانیت را لباس خانه و دم دستی قرار دهی. همچنین ایشان فرمودند: در آنچه مایه اصلاح بدن (و تندرستى) شود اسراف نیست ...بلکه اسراف در چیزى است که مال را تلف مىکند و به بدن آسیب مىرساند. آن چه که از مجموع آیات و روایات بر می آید این است که هر کس حق دارد با توجه به شرایط مکانی و زمانی آن طور که در شأن اوست از نعمت های دنیوی استفاده کند. همانگونه که امیرالمؤمنین, به اقتضای زمان و جایگاه خود لباسی ساده می پوشیدند، ولی امام صادق و امام عسکری - لباسهای فاخری به تن می کردند. به گفته آیت الله شبیری: یکی از اعیان مهم تهران که از درباریها بوده خدمت شیخ انصاری میرود. وضع زهد شیخ را که میبیند، ضمن تجلیل بسیار از شیخ، یک انتقادی از حاج ملا علی کنی میکند و می گوید: او متمول است و با شما خیلی فرق دارد. شیخ انصاری خیلی ناراحت میشود و میگوید: باید از این حرف استغفار کنی. بین من و او خیلی فاصله است؛ من سروکارم با طلبههاست. من اگر بخواهم وضع مرفه داشته باشم برای طلبه درس خواندن مشکل میشود و او به درس خواندن تن درنمیدهد. من باید سطحم را با آنها منطبق کنم. ولی حاج ملاعلی کنی سروکارش با شماست؛ سروکارش با سلاطین و اعیان و اشراف و امثال اینهاست. او باید آنگونه زندگی کند و من باید زندگیم اینگونه باشد. اگر او مانند من باشد مورد اشکال قرار میگیرد، من هم اگر مثل او باشم به من اشکال وارد است. شما باید از این سوء ظن و جسارتی که نسبت به یک شخصیت عظیم الشأن کردی استغفار کنی. در حدیثی از امیرمؤمنان, نقل شده است که زهد در این است که لا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم: اگر چیزی از دست دادید نارحت نشوید و اگر نعمتی به شما داده شد شادمانی نکنید. واضح است که طبق این تعریف از زهد، استفاده از نعمت های الهی تعارضی با زهد ندارد.
[ دوشنبه 95/2/6 ] [ 9:15 عصر ] [ آقایی ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |